افسونگر 6
نگاهی به کارت توی دستم انداختم و باز نیشم باز شد، صدای دنیل کنار گوشم بلند شد:
- وقت برای شادی کردن زیاد داری، فعلاً باید بریم خرید.
با تعجب نگاش کردم و گفتم:
- خرید؟ خرید چی؟
- خرید لباس، ما خیلی چیزا نتونستیم برای تو بخریم.
یهو یاد لباس زیر افتادم، واقعاً لباس زیرم از رنگ و رو افتاده بود. از پوشیدنش حالت تهوع بهم دست می داد، برای همین هم مخالفتی نکردم و سوار ماشینش شدم. نشست پشت فرمان و راه افتاد، با کنجکاوی گفتم:
- تو ، نیاز به بادیگاردی، چیزی نداری؟
خندید و گفت:
دانلود
- دانلود فایل از سرور اصلی
- نام :رومان افسونگر 6
- حجم فایلkb:419.41
- پسورد در صورت نیاز: yaddashtkon.loxblog.com
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: رمان ایرانی ، ،
برچسبها: